در ابتدا من هم مثل هموطنانم چون از پدر و مادر مسلمان زاده شدهام مسلمان محسوب میشدم و مثل بقیه مردم عادی یك مسلمان معمولی بودم. هر چند به قول آخوندها زیاد باتقوا نبودم و اسلام بیشتر برای من شبیه به یك برچسب و یك دین تشریفاتی بود. خب من هم زیاد با این دین مشكلی نداشتم و آخوندها سر راه من سبز نشده بودند. آن روزها یكی از این سازمانهای رژیم آخوندی برای وارد كردن آقازادههای زیر لیسانس به سازمانشان، آزمون استخدامی راه انداخته بود و من ساده لوح هم جزو سیاهی لشكر این فرمالیته شده بودم. خلاصه این آزمون طبق معمول سوالات معارف هم داشت. من هم كه كتابهای بدرد نخور دبیرستان را دور انداخته بودم كه مطمئنا معارف مزخرفترین كتاب بین آنها بود. من وقتی این كتاب معارف رو میخوندم به خودم میگفتم این نیاز به پرستش دیگه چیه؟ پس چرا من نیاز به پاچه خواری خداوند جبار رو در خودم حس نمیكنم؟ اگه بقیه نیاز به پرستش دارن پس حتما من مریضی روانی دارم!
اینطور شد كه چون منابع آفلاین برای مطالعه دین مبین اسلام نداشتم، مجبور شدم دست به دامن اینترنت بشم. هیچی، جستجو رو شروع كردیم و زدیم پیامبر، نتیجه جستجو چی شد؟ پیامبر دوازده تا زن دائم داشت! من كه خیر سرم مسلمان بودم مو به تنم سیخ شد! با خودم گفتم این دیگه چه مرتیكه حش*** دیگه!! هیچی ما هم طبق سنت الهی شتر دیدی ندیدی، پیش خودمون گفتیم پیامبره دیگه! حتما خداوند میوههای الهی براشون میاره تا از پس این جماعت نسوان بر بیاد!! هیچی زدیم مكی و مدنی، نتیجه جستجو چی شد؟ موش مرده بازی پیامبر توی مكه قبل از اینكه ارتش جمع كنه و قلدر شدنش وقتی كه رفت مدینه و یه لشكر راهزن دور خودش جمع كرد! با خودم گفتم زكی! خیال كردید من درازگوشم؟ الان میرم كتاب آسمونیمونو میخونم و مطمئن میشم شما دروغ گفتین. خواندن تازینامه همانا و متعجب ماندن من همانا! طرف درست میگفت. وقتی محمد توی مكه بوده حرفهای مهربانانه و گل منگلی میزده و وقتیكه صاحب ارتش شده، همش گفته: بكشید آنها را .... بكشید آنها را
از اون موقع به بعد بیشتر حواسمو جمع كردم و با فیلترشكن و باقی قضایا در مورد این دین مخوف شروع به تحقیق كردم. اشغال ایران توسط اعراب، جنایات طالبان، جنایات رژیم آخوندی، جنایات صدام، جنایات تروریستهای لبنانی، خون و انفجار و سرهای بریده شده و ...
یك بار هم تازی نامه رو از اول تا آخر به فارسی خواندم و زن ستیزی، ترور، بردهداری و تناقضات علمی را با چشمان خودم دیدم و فهمیدم كه چرا آخوندها زیاد مردم را به مطالعهی كامل این كتاب به زبان فارسی دعوت نمیكنند.
اینكه من اینها را در اینجا مینویسم به خاطر تبلیغ آتئیسم نیست چرا كه من اعتقاد دارم كودكی كه روزهای اول زندگی خود را میگذراند آتئیست است و ما آنها را با زور یا با حقه بازی، باخدا میكنیم. آتئیسم مسلك خاصی نیست بلكه خلاصی از مسلكهای شیطانی است. آتئیست مثل كسی است كه اعتیاد را ترك كرده!