تازی نامه كتاب دینی مسلمین است كه آنها ادعا میكنند كه این كتاب معجزهی پیامبرشان است و هیچ كس نمیتواند آن را تحریف كرده و یا كتابی مثل آن بیاورد!
در مورد معجزه بودن این كتاب همین بس كه چون اعراب خیلی دیر به فكر اختراع پیامبر افتاده بودند و خردگرایان آن زمان برای افشای یاوهسراییهای پیامبرنماها، از آنها معجزه میخواستند و چون پیامبر مسلمین چیزی در چنته نداشت برای فرافكنی و فرار از این انتقادها، تازی نامه را معجزهی خود نامید و ادعا كرد كه هیچ انسانی توانایی نوشتن كتابی مشابه آن را ندارد! اما امروزه كتابی با عنوان فرقان الحق توسط طرفداران دیگر ادیان ابراهیمی تهیه و تنظیم شده. جدا از اینكه دین فروشان دیگر، سنگ خود را به سینه میزدند و برای بازار گرمی برای خرافههای خود این كار را كردهاند، مسالهای كه جلب نظر میكند انتشار یك كتاب مشابه تازی نامه است. به گونهای كه انتشار این كتاب پدیدهای تاریخی و غیرقابل اغماض است و مسلمین توانایی فرار از این واقعیت را ندارند. مسلما آیههای زیادی در راستای پاسخگویی به گزافهگوییهای محمد نوشته شده اما همه آن آیات توسط مسلمین نابود شده یا به هر طریق این واقعیت مسكوت مانده و تاریخ در این باره چیزی به یاد ندارد!
اما بحث مهمتری كه دربارهی تازی نامه خودنمایی میكند، بحث محتوای تازی نامه است.
مسلمین ادعا میكنند كه خدای آنها هر چیزی را كه برای یك زندگی سعادتمند نیاز دارند را در آن كتاب نوشته و نیازی به كتب دیگر ندارند! بدون اینكه حتی یك بار معنی این كتاب را از اول تا آخر خوانده باشند.
البته ما دو دسته مسلمان داریم. آنهایی كه واقعیت را نمیدانند و دیگر آنهایی كه خود را به خواب زدهاند و در جنایتهای اعراب مسلمان با آنها همكاری میكنند. آخوندها و سران رژیم آخوندی جزء دستهی خائنین و خود فروختگانند كه مردم ایران را به مشتی بیابانگرد فروختهاند.
با بررسی تازی نامه اطلاعات با ارزشی در مورد ماهیت این آیین ضدانسانی بدست میآوریم. بعنوان مثال با بررسی لحن صحبتهای محمد در آیات مكی و مدنی و مقایسه آنها به این نتیجه میرسیم كه ایشان زمانی كه در مكه عدهی كمی طرفدار داشته و از موضع ضعف وارد میشده، انسانی مهربان بوده و اسلام را دین صلح، دوستی و برابری و برادری معرفی میكرده (مثل شعارهای رژیم آخوندی در زمانی كه انقلابیون آسیبپذیر بودند و قدرت امروز خود را بدست نیاورده بودند) ولی به محض جمعآوری ارتش و قدرت برای چیره شدن بر دگر اندیشان، لحن خود را عوض میكند و مهربانی را به بیرحمی در راه خدا، صلح را به جنگ، دوستی را به دشمنی، برابری را به برتری بعضی نسبت به بعضی دیگر (بردهها و غیر مسلمانان) و برادری را به تقسیم بندی عرب و عجم تبدیل میكند.
او پس از بدست آوردن قدرت نظامی و غارتگری در منطقهی بزرگی از جهان، این روش غارتگری و استعمار را برای هموطنان خود به ارث گذاشت و هنوز این آیین زدانسانی مثل بمبی عمل نكرده بشریت را تهدید میكند. (دلیل كاریكاتوری كه روی سر محمد یك بمب كشیده بود همین بود)
اگر ما بخواهیم از روی حكومتهای اسلامی، اسلام را قضاوت كنیم سفسطهگرایان میگویند كه این اسلام راستین نیست. اگر به تاریخ رجوع كنیم میگویند تاریخ تحریف شده است. اگر به احادیث (اباطیل) رجوع كنیم میگویند كه اینها جعلی هستند. پس در اینجا ما به محتوای تازی نامه كه شما از آن حفاظت میكنید تا تحریف نشود و میلیونها كپی از آن در سرتاسر دنیا پراكنده شده، رجوع میكنیم.
مسائل مورد انتقاد در تازینامه در چند بخش قابل تقسیمبندی است:
تناقضهای علمی – برده داری – زن ستیزی – ترور و دستور به جنایت
تناقضهای علمی:
سوره كهف آیه 90
سوره انبیا آیه 32
سوره حج آیه 65
سوره الملك آیه 3
سوره جن آیههای 8 و 9
این جا لازم میدانم بگویم كه وجود جن، خود یك تناقض علمی است.
برده داری:
بقره آیه 178
بقره آیه 221
نساء آیههای 24 و 25
نحل آیههای 75 و 76
روم آیه 28
زن ستیزی
بقره 228
نساء 11 و 12
نساء 34
نساء 176
احزاب 59
با خواندن آیه 59 سوره احزاب میفهمیم كه دلیل استفاده از حجاب، توحش مردان عرب بوده. قصهی این آیه به این ترتیب است كه در زمان صدر اسلام، مسلمین با تجاوز به كشورهای اطراف (از جمله ایران) و غارت آنجا، زنان آنان را به بردگی جنسی میگرفتند (قابل توجه كسانی كه به سید بودن خود افتخار میكنند!). در این میان، اعراب بیابانگرد كه این موهبت الهی را بدست آورده بودند حتی از تجاوز به بردگان جنسی در خیابان هم شرم نداشتند و در معابر عمومی به آن زن بیچاره به وحشیانهترین شكل ممكن تجاوز میكردند و اصلا به نالهها و ضجههای او توجه نمیكردند چه برسد به اینكه حتی از او بپرسند تو كیستی و آیا به این كار رضایت داری. اما از آنجایی كه توحش اعراب پایانی ندارد، این بندههای باتقوای خدا، اشتباها به بعضی از مومنات (خانمهای عرب) تجاوز میكردند. اینجا پیامبرشان از ترس اینكه این تجاوزها ناموس خودش را هم به خطر بیاندازد دستور داد تا مومنات پوشیده باشند و فقط كنیزها بی حجاب باشند تا اینكه مسلمانان اشتباها زنان پیامبر و اصحابش را نگ**** !
بنابراین حجاب بعد از اینكه یك محدودیت برای زنان باشد، یك توهین به شرافت مردان هم میباشد. چرا كه كل مردان زمین از نگاه پیامبر اسلام، مثل همشهریهایش و صد البته خودش! وحشی و فاقد انسانیت میباشند.
دستور به ترور و جنایت
توجه داشته باشید كه مشتقات كلمهی قتل به معنی كشتن میباشد نه پیكار كردن.
نساء 89
توبه 5
توبه 29
توبه 123
احزاب 61
مائده 33
مائده 38
نور 2
نور 4
انفال 12
البته آیات دیگری هم برای اثبات ضد انسانی بودن این دین وجود دارد كه من فقط تعدادی از آنها را ذكر كردهام. فكر كنم با خواندن این آیهها به این پی برده باشید كه چه در سر آخوندها و احمقی نژاد میگذرد.